حال اقتصاد ایران خوب خواهد شد؟ /توپ برجام در زمین غرب/عذرخواهی پیشکش سکوت کنید!
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۱۴۶۳
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۶ شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که نگرانیهایی درباره احتمال آغاز رسمی محدودسازی اینترنت، تک و پا تک روسیه و غرب بر سر گاز، تعیین تکلیف بعد از چهار سال و تغییر رأی دادگاه به پنج سال زندان برای سه متهم آبان ماه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حال اقتصاد ایران خوب خواهد شد؟
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان حال اقتصاد ایران خوب خواهد شد؟ نوشت: - این روزها علاقهمندان به اقتصاد سیاسی ایران و نیز نخبگان کشور در گروههای گوناگون و شمار قابل اعتنایی از شهروندان در گفتگوهای خود میگویند مقامهای رسمی در نهاد دولت و نهادهای دیگر روزانه دهها خبر و تحلیل منفی درباره اقتصاد ایران و کسبوکار بیرونق مردم و نیز از کار افتادن بخش واقعی اقتصاد و رانت و فساد منتشر میکنند و میپرسند آیا امیدی هست اقتصاد ایران از این وضعیت فلاکتبار رها شود و ایرانیانی که کمرشان زیر بار نرخهای بالای تورم خم شده قد راست کنند و روزی را ببینند که اقتصاد ایران مثل اقتصاد همه کشورها عادی باشد؟ روزنامهنگاران اقتصادی و نیز اقتصاددانان بیش از هر گروه دیگری با این پرسش بااهمیت روبهرو هستند. حالا باید به این شهروندان نگران چه پاسخی داد؟ یک گروه از کسانی که میخواهند پاسخی بدهند که شهروندان بیش از پیش ناامید نشوند میگویند روزگار اقتصادی آنها خوب خواهد شد و این روزهای سخت سپری میشود و تصریح میکنند ایران یک کشور ثروتمند است که تواناییهای پیدا و پنهانی دارد و میتواند در وضعیت عادی با شتاب به یک جامعه با اقتصاد نیرومند تبدیل شود، اما باید برخی گلوگاهها باز و برخی صخرهها از راه اقتصاد برداشته شوند، اما نمیتوانند جلوتر از این بروند و صخرهها و سدها را معرفی کنند. برخی از پاسخدهندگان از اصل و بنیاد مخالفند که شهروندان در وضعیت نامناسبی هستند و باور دارند یا خود را به این باور تجهیز میکنند که وضعیت ایرانیها بسیار هم خوب است و از حرف زدن از اینکه اقتصاد ایران و معیشت شهروندان در خطر است خودداری میکنند و هر کسی هم خلاف نظر آنها رای دهد را همراه کشورهای متخاصم میدانند. گروه سومی نیز هستند که باور ژرفی دارند که برای ایران بسیار دیر شده است که بتواند از بحرانهای اقتصادی عبور کند و میگویند همه ثروتهایی که ایران داشت و دارد در این دهههای تازهسپریشده از دست رفته و ایران دیگر به لحاظ آب و خاک و اقلیم و نیروی انسانی ورزیده و نیز همزیستی سازگارانه شهروندان و نیروهای سیاسی نابود شده و با توجه به مجموعه تحولات سیاست داخلی و سیاست خارجی که چشمانداز روشنی ندارد نباید به بهبود اقتصاد ایران امیدوار بود حتی اگر برخی موانع مثل تحریم نیز برداشته شود. واقعیت این است که داستان در ایران (به مثابه یک کل واحد و یک کشور- ملت) داستان کسانی است که ثروت هنگفت و کمزحمتی به چنگ آورده و تصور میکردند این ثروت تا ابد تمام نمیشود و ضرورتی ندارد جسم و جانشان را به زحمت بیندازند تا بر این ثروت خدادادی چیزی بیفزایند یا دستکم این ثروت را با وسواس و امساک نگهداری کنند. این گونه شده است که ایرانیان در روزهای سخت و دلهرهآور زندگی میکنند و باز هم میپرسند حال اقتصاد و حال ایران خوب خواهد شد؟
توپ برجام در زمین غرب
علیاصغر زرگر تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: برجام مسالهای است که مورد نیاز طرفین مذاکره است و هم اروپاییها نیازمند به برجام و کاهش تنش و امنیت جریان انرژی از خلیج فارس هستند و هم آمریکاییها این را یک حداقلی میدانند که به قول خودشان از پیشرفت هستهای ایران جلوگیری کنند و رضایت ائتلاف عبری- عربی را نیز به نحوی جلب کنند و به دنبال تنشآفرینی نباشند. از طرف دیگر برجام برای ایران نیز گشایشهایی را ایجاد خواهد کرد. هم از نظر اینکه ایران بتواند نفت خود را بفروشد و هم اینکه از درآمد حاصل از این فروش استفاده بهینه را ببرد. اما پرسش اینجاست که چرا به رغم این نیازها برجام به سرانجام نمیرسد و به رغم آمد و رفتها و فرستادن پیغام پسغامهای رد و بدل شده میان دو طرف هنوز هیچ نتیجهای حاصل نشده است؟ به نظر میرسد یکی از مسائل مهمی که در این میان باعث شده تا طرفین هنوز نتوانند به نقطهای مشترک برای توافق برسند مسائلی است که در رابطه با پادمان و پرونده هستهای ایران سابق بر این مطرح بوده که دیگر نباید مطرح شود چرا که در زمان انعقاد خود برجام یک بار برای همیشه این پرونده بسته شده و باز کردن دوباره این پرونده چندان صحیح نیست. آژانس نیز تمام مانیتورینگ و بازرسیها را به حداکثر انجام داده و لذا مسائلی که کهنه است و به سالهای گذشته مربوط میشود مباحث کهنهای که باید از برجام حذف شود و دستمایه بحث و امتیازگیری قرار نگیرد. هر چند که آمریکاییها به ادعای خودشان آژانس را نهادی مستقل میدانند که کار خود را انجام میدهد و عملکردش ربطی به مذاکرات احیای برجام ندارد. اما ایران فعلا بر روی این موضع پافشاری میکند چرا که ایران در این اوضاع و احوال تا حدودی توانسته نفت خود را به فروش برساند و از راههای مختلفی پول آن را به داخل بیاورد؛ لذا ایران از این فرصت که اروپا و غرب درگیر مساله کمبود انرژی است استفاده میکند و تا حد امکان نفت خود را در بازار به فروش میرساند. از همین جهت است که اگر به هر دلیلی توافق به انجام نرسید ایران همین روال را که تاکنون داشته ادامه خواهد داد و با فروش نفت خود و متمایل شدن به شرق بر موضع خود در باب پادمان خواهد ایستاد؛ و توپ برجام در زمین غربیهاست و آنها هستند که باید تصمیمگیری کنند.
عذرخواهی پیشکش سکوت کنید!
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان عذرخواهی پیشکش سکوت کنید! نوشت: درست در آستانه یک سالگی دولت سید ابراهیم رئیسی، گفتگوهایی از حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و عبدالناصر همتی در فضای عمومی انتشار یافته است. گویا مسئولان دولت پیشین، در برنامهای هدفمند و هماهنگ، پس از یک سال سکوت به میدان آمدهاند و در حال بازآرایی جریان خود در صحنه سیاست کشورند. این در حالی است که با توجه به عملکرد آن دولت، حداقل چهرههای شناختهشده و شاخصش، باید تا سالها یا شرمنده و عذرخواه افعال و اقوال خویش باشند یا لااقل سکوت پیشه کنند. اما همین مصاحبههای اخیر، هرچند حاوی نکات فرافکنانه و بعضا متناقضی است، دو نکته بسیار مهم از پشت پردههای دولت پیشین را عیان میکند. دراینباره گفتنیهایی هست:
یک. وزیر نیرو میگوید ما در دولت دوم روحانی به دنبال طرحهایی برای گشایش و رونق بیشتر اقتصاد مبتنی بر برجام بودیم، حالآنکه درست در میانه راه، ترامپ از برجام خارج شد. او حتی برای گفته خود از این مثال بهره برده که ما برای والیبال به میدان رفته بودیم، اما از میانه بازی از ما خواستند بسکتبال بازی کنیم! منظور ایشان آن است که در دولت دوم روحانی (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰) برنامههایمان متناسب با رونق اقتصاد بود، اما با جنگ اقتصادی مواجه شدیم. این در حالی است که ترامپ، سال ۱۳۹۵ یعنی حدود یک سال قبل از انتخابات دور دوم دولت روحانی به کاخ سفید راهیافته بود و حتی در تبلیغات انتخاباتی خود نیز دم از پاره کردن برجام میزد. سؤال این است که آیا دولت دوازدهم و ژنرالهایی که ادعا میکردند زبان دنیا را میفهمند، کمترین پیشبینی ازآنچه در پیش است، نداشتند؟
دو. حسن روحانی در مصاحبه خود میگوید که بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام، برخی وزرا پیشنهاد دادند که دستهجمعی استعفا کنیم، چراکه در شرایط جنگی افرادی با اختیارات بیشتر باید روی کار بیایند! این رازی که بعد از ۴ سال پرده از آن برداشتهشده، روایت یکی از بزرگترین خیانتها و توطئههای تاریخ انقلاب است. فرض کنید که دولت آمریکا برای در فشار قرار دادن ایران، از توافقی که با ایران امضا کرده خارج شود و در مقابل، دولت ایران دستهجمعی استعفا کرده -بخوانید مشابه برخی دولتهای دوره پهلوی سقوط کند- و پشت مردم و کشور را خالی کند!
چه پیامی به دوست و دشمن و بهویژه مردم خودمان مخابره میشود؟ ما میپنداشتیم که اوج شاهکار آقایان مطلع شدن از جهش قیمت بنزین صبح جمعه بود، حالآنکه بر اساس گفتههای خودشان، عجایب و خیانتهای بسیار بزرگتری متوجه کشور بوده است. آیا نهادهای نظارتی، نباید مراقبت جدیتری کنند تا در بزنگاهها و گردنهها، چنین افرادی پشت فرمان ماشین کشور ننشینند؟!
سه. شخصا بر این باورم که هرچند دستگاههای نظارتی باید با دقت بیشتری به وظایف خود عمل کنند، اما تنها راه زدودن کامل غربزدگی و خودباختگی از عمل برخی مسئولین و از ذهن بخشهایی از جامعه، عملکرد مثبت و اثربخش دولت سیزدهم است. اگر باوجود شرایط فعلی، دولت سیزدهم بتواند کشتی مدیریت کشور و معیشت مردم را به ساحل آرامش برساند، ناکارآمدی جریان غربزده در کشور به اثبات خواهد رسید، آن روز است که جریان تحریف و درنتیجه آن جریان تحریم شکست خواهد خورد و چهرههای غربزده و تحقیرکننده خود و کشور، برای همیشه به عبرت تاریخ ایران تبدیل خواهند شد. همه چشمها به دولت مستقر دوختهشده و امیدها به لطف خدا و همت رئیسی و همکارانش است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مذاکرات وین پیاده روی اربعین اربعین زیارت اربعین لیز تراس طرح صیانت برجام مرور روزنامه ها مذاکرات وین پیاده روی اربعین اربعین زیارت اربعین لیز تراس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۱۴۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.